کلبه کوچک سامیار

احساس داشتن سامیارمون

" احساس داشتن سامیارمون "   دیگه نوبتی ام باشه نوبت باباییه که بازم برات بنویسیم آخه حسودیم میشه همش مامانی برات مینویسه ... جونم برات بگه پسرم : اطمینان دارم بهترین و زیباترین حس توی این عالم , احساس داشتن عزیز دلم پسرمه ...  لحظه ای که پا به این دنیا میذاری یکی از خاطره انگیز ترین روزهای زندگیه من و مامانیه ...  طوله این مدت که چشم انتظار اومدنت هستیم مامانی خیلی برات زحمت کشیده و تدارک دیده , هر دوی ما اینو خوب میدونیم کسی که شده یه تک ستاره توی آسمونه عشق من و مامان ,  لیاقت این همه چشم انتظاریو داره اما گل پسرم زمانی دل مامان...
27 مهر 1392

راز دل بابایی با سامیار

دلگرمی و امید بابا : تمام دلخوشی و دلگرمیم شدی تو... واسه دونستنت میگم که تو شدی هدف و  دلیل برای زندگیه ما تو یه تیکه ی قشنگی از عشق بین من و مامانی ... همش قرار نیست که کوچولوها گم بشن , یه وقتا حضور یه فرشته ی نازی مثل سامیارم   باعث میشه مامان و بابا بهترین مسیر رو انتخاب کنن ... همیشه و هر لحظه بودنت ,  چراغیه واسه ادامه ی راه زندگیمون . اینو یواشکی در گوشت میگم : پسرم زمانیکه تونستی خوبی و بدی رو از هم تشخیص بدی به این نتیجه میرسی که  خدا   " بهترین مامانه دنیا "  رو به تو داده ... خیییییییییییلی چشم انتظار اومدنتیم شاهزادم.. ...
9 مهر 1392
1